loading...
نسيم
ناصري بازدید : 14 پنجشنبه 07 شهریور 1392 نظرات (0)

گنجشک به خدا گفت:لانه ی کوچکی داشتم،آرامگاه خستگی ام وسر پناه بی کسی ام بود.

 

طوفان تو آن را از من گرفت کجای دنیای تو را گرفته بودم؟؟؟

خدا گفت:ماری در کمین لانه ات بود و تو در خواب بودی ، باد را گفتم لانه ات را واژگون کند و تو از کمین مار پر گشودی . چه بسیار بلاها که از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخواستی.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 26
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 36
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 28
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 29
  • بازدید ماه : 29
  • بازدید سال : 35
  • بازدید کلی : 635